در ادامه یادداشتی انتقادی از حمید ایزدبخش، دانشجوی دکترای سیاستگذاری عمومی میخوانید که با بیان نقل قولهایی از مشاوران وزارت بهداشت، سطح ناپختگی استدلالها و تفکرات را در سطوح عالی مدیریتی نظام سلامت روشن میکند.
یک سالی از طرح تحول گذشته بود که خدمت یکی از افراد سرشناس و ذینفوذ وزارت بهداشت رسیدم. موضوع جلسه پژوهشی در باب طرح تحول نظام سلامت بود، که سخن به پیامدهای طرح تحول کشیده شد. پیامدها از آن جنبه برایم مهم بود که این طرح ادراکات مثبت و منفی را در درون و بیرون نظام سلامت ایجاد کرده بود. از جمله، اعتراضات پرستاران که گاهاً به تجمعهای خیابانی و اعتصابات بیمارستانی کشیده میشد و یا اعترضات معلمان که حقوق ناچیز خود را با برخی پزشکان مقایسه میکردند.
آن مشاور بلندمرتبه با اعتماد به نقسی که البته درخور آن جایگاه بود! ابتدائا طرح تحول را به این صورت به خودشان منتسب کرد: «بالاخره [ما] همکار ایشون [آقای قاضی زاده هاشمی] بودیم و این جور پیشنهادات را به ایشون دادیم که مثلا شما تو بحث حفاظت مالی وارد بشید» بعد شروع کرد به بیان استدلالهایی که چرا این پیشنهاد گرانمایه را به ایشان دادهاند؛ بدون اینکه توجیهی منطقی برای مسیر اصلاحیشان بیاورد. مسیری که تا به امروز گریبان وزیر بهداشتی را گرفته که به بیان خود 70 درصد زمانش را به وصول مطالبات و پرداخت بدهیها میپردازد.
«بالاخره دکتر هاشمی... بی گدار به آب نزده ما برای این استدلال داشتیم... همینی که ایشون با اصرار رئیس جمهور آمد وزیر شد... همین که مجلس بالاترین رأی را به ایشون داد، همین که خود آقای روحانی چندین بار سلامت را به عنوان اولویت اصلیش اعلام کرد. این شواهد وجود داشت که بالاخره این اعتبارات حداقل توی این چهار سال پایدار است... الان چالش داریم، ما هم می دونیم که بیمه ها الان پرداختهایشان مشکل پیدا کرده، دولت بالاخره گرفتار است اما پیش بینی من خودم به عنوان یه کارشناس توی سیستم اینه که این مرحله گذرا است بالاخره دولت نمی آید که یه کاری را که رویش سرمایه گذاری کرده و به عنوان یه کار مهمش، موفقیت مهمش است را لنگ بگذارد... ما می دونیم اوضاع هم آینده خوبه. یعنی ما بالاخره می دونیم که با توافق هسته ای وضعیت اعتباری کشور بهتر می شود.»
آقای مشاور در ادامه به مثابه یک عدالتخواه اجتماعی پیامدهای طرح تحول بر جامعه، به طور خاص معلمان را اینگونه تحلیل کرد: «توقعات به تبع اینی که شما میآیید یه گروهی را مورد حمایت قرار میدید توقع گروه دیگه بالا میره. این طبیعی است من این را چالش نمیدونم! بلکه زمینه اصلاح میدونم!» تا اینجا شاهدی که قصد داشتم از سخنان مشاور بیان کنم، اشاره کردم اما حیفم میآید به نکته دیگری در سخنان ایشان اشاره نکنم. مشاور محترم به درستی به یکی از مشکلات نظام سلامت چنین اشاره کرد: «من میدونم که بالاخره بخش پزشکی ما این حدی که الان داریم حمایت میکنیم شاید یه خرده داریم بیش از حد حمایت میکنیم. ولی ما بالاخره مشکلات بخش خصوصی را داریم (!) که درآمدها بالا است اونجا باید یه جوری کنترل بشه بعد بخش دولتی هم توقعاتشان بیاد پایین!»
این سخنان جناب مشاور به خوبی نشاندهنده آن است که آقای وزیر بهداشت بایستی حداقل در کنار شکایت از رفقای نیمهراه خود در دولت، کمی هم از مشاوران خود بگویند. آن زمانی که ناقدان دلسوز، طرح تحول را طرحی ناشایست و منابعش را ناپایدار توصیف میکردند و همین آقای وزیر و اطرافیانشان با رویکرد تعصبآمیز خود صداها را به بهانه سیاهنمایی در نطفه خفه میکردند، بایستی امروز در مقابل نظام اسلامی و مردم عزیز پاسخگو باشند.
این سخنان مشاور، ناپختگی علمی و سیاسی حداقل برخی از اطرافیان وزیر را به خوبی به تصویر میکشد، گره زدن سلامت مردم به برجام و منابعی که قرار بود از برجام حاصل شود، با وجود اشراف به مسائل عدیدهای که کشور و نظام در حوزههای مختلف با آن دست به گریبان است، حاصلی جز مشکلات امروز وزارت بهداشت ندارد. طرح تحول فرزند ناخواندهای است که (به یادداشت قبلی مراجعه شود) که حتی خود وزارت بهداشت از آن خسته شده و نمیتواند آن را ادامه دهد. طرحی که منابع بسیاری را برای فکری خام و بدون پشتوانه گسیل کرد و دولت و مردم را برای بلندمدت بدهکار کرد. امروز هنوز تمامی مشکلات طرح آشکار نشده است، از آن روزی باید ترسید که پزشکان، پرستاران، کادر بیمارستانی و مردم با هم همصدا شوند و بحرانی برای کشور رقم بزنند. نمیدانم آن روز آقای وزیر در چه جایگاهی قرار دارند، اما مطمئنا کسی ایشان را محاکمه نخواهد کرد.
- ۹۶/۰۷/۲۹