پنس | پایشگر نظام سلامت

هادی آقازاده در یادداشتی انتقادی درباره اصالت کار نکردن در مدیریت ایرانی، کمبود منابع، مدیریت منابع، مدیریت استراتژیک و نسبت آنها با مدیریت پروژه نوشته است. آنچه در ادامه می‌آید خلاصه‌ای از این یادداشت است.


اگر اندکی در رکاب مدیرانِ الاخص از نوع دولتی‌اش باشید و کمی هم گوش‌هایتان به شنیدن افاضات آنها عادت نکرده باشد که همه چیز را از یکی‌اش بگیرد و از آن یکی بیرونش بدهید، این عبارت را خیلی زیاد خواهید شنید: منابع نداریم.

حکما در همان سازمان‌های دولتی که کار نکردن – هر طور که حساب کنید – بهینه‌ترین سیاست کاری ممکن برای همه‌ی افراد اسیر در آن است، شما منابع تمام دنیا را هم بریزید پیش پای مدیران شان باز خواهند گفت کم است و منابع نداریم. اصل آنجاها اصل کار نکردن و پیچیده‌تر کردن فرآیندهای ساده است تا این خیل عظیمی که نان خور این دم و دستگاه هستند، وجودشان به هر نحوی که هست، توجیه شود، شده با اتلاف همان منابع و تنبیه ارباب رجوع. چون اگر کار کردی هزارتا سیم جین می‌کنند که چرا این طوری و چرا مثلا آن طوری نه و چرا و اَه... اَه... که خراب کردی و گند زدی ولی اگر کار نکنی، باور کنید، تکرار می‌کنم، باور کنید، کسی نمی‌آید بگوید چرا کار نمی‌کنی. یا حداقل می‌گوید: یک جوری کار نکن که معلوم نشود کار نمی‌کنی. به همین سادگی.

بنابراین آنجاها که عرض کردم، دغدغه‌ی اصلی این است که چه طور این منابع را حیف و میل کنیم که اوضاع همین طور که هست باقی بماند و خدای ناکرده نکند کاری به جلو برود و کارهای ما بیشتر شود. اما اگر سروکارتان با سازمان‌هایی که شیر منابع آنها نه به شیرک‌های نفت که به قوّه‌ی عقل و زور بازوهای مدیران و افرادشان وصل شده است، باشد آن‌گاه معنی واقعی منابع را خواهید دانست و می‌فهمید معنی واقعی حساب و کتاب و دخل و خرج را. سر یک قِرانش هم اسلحه می‌کشند.

اینجاست که مدیریت منابع اهمیت پیدا می‌کند. وقتی پای منابع به میان می آید، سوال اساسی این است: اولویت‌های اساسی ما چه چیزهایی هستند که منابع را بیر بیر و یکی یکی به آنها اختصاص دهیم؟ جواب این سوال در استراتژی سازمان متبوع است. به هر حال مکتوب یا شفاهی یک برداشتی از اولویت‌ها در همه سازمان‌ها وجود دارد. استراتژی حرف است... از این مرحله به بعد هر چه هست، همین است که دارم به سادگی هرچه تمام‌تر می گویم: مدیریت پروژه. این شکستن استراتژی کلی و تبدیل آنها به برنامه‌ها و سپس پروژه‌های داخل سازمانی است که نشان می‌دهد چقدر استراتژی شما در عمل به مرز تحقق نزدیک و نزدیک‌تر می‌شود. بنابراین چه دل‌تان بخواهد چه نخواهد، باید با اصول اولیه‌ی مدیریت و کنترل پروژه در مقیاس کلی‌اش آشنا باشید. در مدیریت پروژه، همه‌ی حرف ما سر «منابع» است. منابعی که باید به پروژه‌های اولویت‌دار ما تخصیص پیدا کند. فتأمل...

منبع

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

در صورتی که مایل به دریافت پاسخ هستید حتماً آدرس ایمیل یا شماره تلفن خود را درج نمایید.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی